تاریکی توهم فراموشیست، گنگی و گیجی قرصهای خوابآور. خاطرهای محو و کدر در سرگیجهها تکرار میشود. پس میزنیم، مست میکنیم، خاک میپاشیم تا از یاد ببریم اما تصویر نیمهای در پس ذهن نشسته و از خاطر نمیرود. قلم را روی کاغذ میلرزانیم اما کلمه نمیشود. میخواهیم بگوییمش و بیرون بریزیم اما از زبان الکن ما فقط داد و ضجههای لالوار بیرون میزند. نه فراموشش کردهایم، نه دیگر یادمان میآید که چیست. تاریکی ترس ندارد. بیقرار نباید بشوی. در تاریکی سایههایی نشستهاند، صداهایی از دور که از شنیدنشان فرار میکنی. نباید بترسی. من کنار تو میمانم. به تاریکی برگرد و بگذار سایهها از خاطرات گنگ و مبهم بگویند. گوش بسپار. به یاد بیاور و بگذار ذرههای ریز آشنا دست هم را بگیرند و سرجای خودشان برگردند. نور به یاد آوردن است. خودت را در روشنی شناختن تماشا کن. بگذار کمک کنیم به هم تا درست بشود. برگردد، راه خودش را برود. مهمترین چیز دنیا همین است. تو خورشیدی، شبها را به طلوع برسان.
برداشت سالانه ۴۰ تن گل زعفران خشک از مزارع زاوه بازدید : 1135
چهارشنبه 20 اسفند 1398 زمان : 1:40